حساب
شبی پسری کوچک نزد مادرش رفت که در آشپزخانه غذا درست می کرد و کاغذی به او داد. مادرش دستش را با پیشبند خشک کرد و آن کاغذ را به شرح زیر خواند : بابت زدن چمن 5 دلار بابت تمیز کردن اتاقم در این هفته 1 دلار بابت خرید کردن برای شما شبی پسری کوچک نزد مادرش رفت که در آشپزخانه غذا درست می کرد و کاغذی به او داد. مادرش دستش را با پیشبند خشک کرد و آن کاغذ را به شرح زیر خواند : بابت زدن چمن 5 دلار بابت تمیز کردن اتاقم در این هفته 1 دلار بابت خرید کردن برای شما 50 سنت بابت مواظبت از برادر کوچکم 25 سنت بابت بیرون بردن سطل زباله 1 دلار بابت دریافت گ...